"به مناسبت سالروز عروج پهلوانانه ی هدی صابر"
از خاک سرد و بی جان لحد چو شقایقی حمراء
سر برون آورد
تا اثرش را به قلم طغرا
در رواق سپهر تاریخ ثبت کند
در این مسیر و مظلمه ی خون و عرق
برای ادای میثاق دیرین الست،
اندیشمندانه گفت،
صبورانه ایستاد
و در آخرین رمق،
کلام صداقت و
چراغ هدایت را
به امانت
به رهروان راه "حق" سپارد
تا امیدی برای بردمیدن صبح صادق باشد
و صدای حقیقت و جاده ی طریقت هرگز خاموش و سیه نماند
مجمع اسلامی دانشجویان دانشگاه سمنان (@majma_eslami)
***
بیست و یکم خرداد ماه سال نود، اولین ترکش مرگ هولناک هاله سحابی، پس از فقدان سحابی بزرگ به تن جامعه ی آسیب خورده و آسیب پذیرنده ی فرهنگ و سیاست نشست؛مرگ ناگهانی دیگری که این بار هدی صابر را در کام خود کشید.
آنچه شنیده میشد باور کردنی نبود؛ هدی یک هفته پس از اعتصاب غذا در اعتراض به مرگ خاموش هاله سحابی ایست قلبی کرده و در گذشته بود. مرگ او نیز به اندازه ی مرگ هاله دردناک و ظالمانه بود؛ زخمی که بر تن آنها زدند بر پیکره ی تاریخ نشسته،ماندار گشته بود.
گستره ی فرهنگ با مرگ هدی جراحت برداشت زیرا که وی از ابتدا جز فعالینی بود که به قصد مرمت آسیب های اقتصادی-فرهنگی بدنه ی جامعه، قلم زدند.
با مرگ او وجهه ی عدالت خواهانه ی سیاست مداران زمانه اش مخدوش شد.
از قضا، سرنوشت هدی صابر این طور مقدر شده بود که به مقتضای نامش رسالتی را به دوش بکشد.
او مصداق فریادی بود که در خفا برآمد و گوش های تاریخ به ناچار دادخواهیش را شنید.
در ششمین سالگرد فقدان هدی صابر، نامش را به نام ایستادگی، گرامی می داریم.
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه خواجهنصیرالدین طوسی (@KntuAnjomanEslami)
***
#هدی_صابر، زندانی سیاسی و فعال ملی-مذهبی بود که در اعتراض به مرگ مشکوک #هاله_سحابی در تشییع جنازه پدرش مهندس #عزت_الله_سحابی دست به اعتصاب غذای تر زده و بر اثر کوتاهی و تعلل مسئولین به گفته همبند وی، امیرخسرو دلیرثانی، در روز بیست و یکم خرداد 1390 به طرز ناباورانه ای درگذشت. اما هدی برای فعالین سیاسی و اجتماعی فقط در همین رویداد خلاصه نمیشود، چه بسا زندانیان سیاسی که دست به اعتصاب غذا میزنند و حتی هزینه هایی در این راه به جان میخرند ولی فارغ از لزوم مطالبه حقوق انسانی و شهروندی و شفافیت در روند دادرسی قضایی برای همه آنان، هیچ کدام از آنان هدی نمیشوند. آنچه که از هدی انسان متمایزی میسازد، نوع زیست اخلاقی وی است که برخی از آن به عنوان «#منش» یاد میکنند. هدی را نباید به عنوان یک تئوریسین برجسته یا مبدع فلسفه اجتماعی یا متد علمی خاصی که دور از جامعه به کار فکری میپردازد، دید بلکه وی را باید در متن جامعهای پر از تبعیضها و محرومیتها به عنوان یک مصلح اجتماعی قلمداد کرد، به عنوان اصلاحگری بیادعا که آرمانی زیستن در عین توجه به واقعیات اجتماعی، مسئولیتپذیر بودن و تلاش برای تحقق ارزشهای انسانی از ویژگیهای بارز آن است. دغدغهمندی و احساس مسئولیت هدی صابر نه از نوع دغدغه های ذهنی و دلمشغولیهای صرفاً فکری بلکه توأم با تلاش برای رویارویی با معضلات اجتماعی همچون #فقر و محرومیت به عنوان عوامل مخدوش شدن انسانیت است. این دغدغهمندی را میتوان در فعالیتهای اجتماعی وی و همچنین در درسگفتارهای حسینیه ارشاد طی سالهای 1385 تا 1389 دید. عصارهی این درسگفتارها اکنون به شکل دو مجموعه «هشت فراز، هزار نیاز» و «باب بگشا» در اختیار ما قرار گرفته است که اولی یک دوره کامل بررسی تاریخ معاصر ایران در قالب هشت فراز مبارزاتی مردم از جنبش تنباکو تا جنبش دوم خرداد(اصلاحات) است و دومی پاسخی است به بحران نسل جوان و تبیین نقش و جایگاه انسان در پروژه هستی. اعتصاب غذای وی را هم باید در چارچوب همین منش و حس مسئولیت در قبال دیگران جست آنجا که در آخرین دستنوشته خود در رابطه با اعتصاب چنین مینویسد: «شاید این اقدام ما به سهم خود در شرایط وانفسایِ وطنِ مصدق-سحابی، مانع از تکرار این بیدادگریها علیه انسانهای بیدفاع شود.»
بی شک در این عصر که آرمانها به فراموشی سپرده شدهاند، توجه به زندگی فردی و موفقیتهای شخصی؛ مسئولیت اجتماعی را به گوشهی خاطرههایی از دهههای گذشته رانده، هستی بیمعنا شده و زندگی از ارزشها تهی گشته است، هدی و امثال وی الگویی از زیستی متمایز و #اخلاقی را ارائه میدهند که میتواند سرمشق فرد فرد ما قرار گیرد.
انجمن اسلامی آرمان دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران (@IUSTArman)
***
هدی رضا زاده صابر پژوهشگر و فعال ملی مذهبی که فارغ التحصیل دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی بود، سالها در حوزه توسعه، آسیب های اجتماعی، نهادهای اجتماعی،جنبش دانشجویی، ورزش، پهلوانی… به پژوهش و فعالیت پرداخت و از اعضای ثابت هیات تحریریه مجله ایران فردا به مدیر مسئولی عزت الله سحابی بود. علاقه به عشق و منش و روش محمد مصدق و محمد حنیف نژاد در هدی صابر موج می زد.علاقه ای که به قول خودش او را درپی زندگی آنها برد هم برای پژوهش هم برای آموزش. حاصل کارش روی محمد دوم در کتابی ارزشمند به عنوان ” سه هم پیمان عشق” که بررسی می کرد عشق و روش و منش سه بنیانگذار مجاهدین خلق به چاپ رسید.
او همچنین پژوهش های عمیقی در رابطه با تاریخ مبارزاتی معاصر ایران و قرآن انجام داد که حاصل کارش در سالهای 85 تا 89 به صورت دو دوره درسگفتار به نام های «هشت فراز، هزار نیاز» (75 جلسه) و «باب بگشا، ضرورت رابطه مستمر و استراتژیک با خدا»(69 جلسه) در حسینیه ارشاد ارائه شد. دوره درسگفتار «باب بگشا» با دستگیری صابر در مرداد ماه 1389 نیمه تمام ماند اما کوشش های صابر ادامه یافت. او در زندان نیز به آموزش تاریخ معاصر ایران و قرآن پرداخت تا اینکه در پی اعتراض به نحوه جانباختن هاله سحابی در جریان تشییع جنازه عزت الله سحابی به همراه امیر خسرو دلیر ثانی دست به اعتصاب غذا زد. پس از ده روز هدی صابر به علت ضرب و شتم ماموران امنیتی حاضر در بهداری زندان اوین به شهادت رسید. 64 نفر از همبندان صابر این واقعه را شهادت دادند. پیکرش در روز 23 خرداد ماه سال 90 تحت تدابیر شدید امنیتی در قطعه 100 بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
انجمن فرهنگ و سياست دانشگاه زنجان (https://t.me/Anjoman_Znu/2167)
***
"ما در کُنه تکاپوی خویش برای بهروزی و بهزیستی و آیندهداریِ
روسپیان 13 ساله
زنان سرپرست خانواده
مردان از فقر شرمنده
و برای خیل بیکارانِ زیر چرخه ارابه خشن اقتصاد
و برای راحت خیالی و آسودهزیستی پیروان همه مذاهب و همه قومیتها
و در ورای آن برای آتیهداری ملی و جایگاه رفیع ایرانِ آرش ـ مصدق در جهان تلاش میورزیم؛ تلاشی در حد یک انسان متوسط با کاستیهای خاص خود."
شهید هدی رضا زاده صابر
انجمن فرهنگ و سياست دانشگاه زنجان (@Anjoman_Znu)